سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوربین مداربسته / تکنولوژی و اخبار دوربین مداربسته

5 خصلت کارآفرینان موفق

    نظر

 


نمی توان یک تعریف کتابی یکتا برای آنچه که یک کارآفرین را موفق می سازد ارائه داد و هر انسان موفقی یک تعریف از راه های منجر به موفقیت دارد. اما با این حال می توان به چند رفتار و ویژگی مشترک بین کارآفرینان موفق اشاره کرد. به شما پیشنهاد می کنیم با داشتن این ویژگی ها و رفتارها تاحدی به یک فرد کسب و کاری موفق تر تبدیل شوید.

چون این ها به شما کمک می کنند که بر چیزی که مهم تر است متمرکز بمانید و در زمان های سختی، شما را یاری می کنند که به جلو بروید. همچنین باعث می شوند که شما با خود و کسانی که باید رهبری کنید، ارتباط برقرار کنید و نهایتا در طول این سفر استارتاپی تا رسیدن به موفقیت، تعادل را حفظ کنید.

1- آنها همه چیز را ساده می گیرند

آنها این کار را نه تنها در کار بلکه درتمامی جنبه های زندگی شان انجام می دهند، از سبک تغذیه ای شان بگیرید تا سبک ورزشی و تا آنچه که می پوشند. برای مثال مارک زاکربرگ و یا استیوجابز را می توان نام برد. همه ما در تلاشیم تا تمامی کارهای لیست شده در سررسیدمان را انجام دهیم، اما بدانید که اگر دور خود را شلوغ کنید و به سراغ کارهای پیچیده بروید، حتما زمان کم خواهید آورد. شما باید هرلحظه از زمانتان را ذخیره کنید. در مورد کسب و کار تنها موضوع زمان نیست، بلکه استراتژی شما هم مهم است. برنامه های شما باید قابل فهم باشند، تمامی ملاک ها و مقیاس هایتان استاندارد و قابل اندازه گیری باشند، و از همه مهم تر یک مفهوم ساده بسیار قابل خرید تر از یک مفهوم پیچیده است، آن هم به وسیله دانشگاه ها، مشتریان و هرگونه خریدار احتمالی. پس سعی کنید که ایده خود را ساده سازی کنید تا راحت تر اجرایی شود. در حقیقت در این دنیای دیجیتال و روبه رشد، بدون یک سیستم ساده که به ما کمک کند تا کار خود را در این دنیای مدرن توسعه دهیم، تصمیم گیری برای اولویت بندی کارهای مهم سخت خواهد شد. زمانی که در شلوغی کارمان و بحران غوطه ور هستیم، بسیار سخت است که ذهنمان را آزاد نگه داریم. در نهایت باید بگوییم که سادگی، فاکتور مهمی برای کنترل کارها است.

article_image_one_582.jpg

2- آنها سرسخت هستند

سرسخت بودن برای یک کارآفرین موفق، یک امر عادی است، چرا که می داند بدون پشتکار و پایداری به جایی نخواهد رسید. در بحران های موجود در یک کسب و کار که باعث عقب نشینی بسیاری از افراد، در همان ابتدای شروع کار می شود، این دسته کارآفرینان همچنان به پایداری خود برای حل مشکل ادامه می دهند. حتما زمان و انرژی زیادی را صرف این کار می کنند، اما سرشار از غرور هستند و نمی خواهند کسی برایشان دل بسوزاند. آنها می دانند که هیچ چیز ارزشمندی به سادگی بدست نخواهد آمد و تمامی این چالش ها و سختی ها، یادآور موفقیتی هستند که تنها کسانی به آن می رسند که عقب نشینی نکنند. کارآفرینی بدون شکست معنی ندارد، بدون شکست در ارائه یک محصول و یا انجام یک سخنرانی و یا از دست دادن مشتری. تمامی این شکست ها، وسیله ای است برای نشان دادن و سنجش سرسختی یک کارآفرین برای رسیدن به اهدافش. تمامی این سرسختی ها در زمان بحران، پیش نیاز موفقیت است.

3- آنها صبور هستند

صبر به نوعی تقوا و لازمه کسب وکار است. در جاده طول و دراز موفقیت کارآفرینان باید سطوح مختلف بسیاری را از صبر از خود نشان بدهند و بتوانند احساسات ذاتی خود از قبیل ترس از شکست، تردید در مورد آنچه که اتفاق خواهد افتاد، کنترل کنند. کسب و کارهای بیشماری شکست خوردند، تنها به دلیل کم صبری، چرا که اصرار بر رشد سریع همه چیز داشتند، اینکه زود وارد بازار شوند و یا به دلیل همین کم صبری خیلی زود قید همه چیز را زدند. نمی توان گفت که صبر برای یک کارآفرین به آسانی بدست می آید. این یک نبرد درونی ثابت است. بسیاری از کارآفرینان صبور هستند و در عین حال هم با سرعت خوبی به جلو می روند و آنها می دانند که بدون صبر از لحاظ روحی بسیار سخت خواهد بود، چرا که با وجود خواستن یک چیز، چیزهای غیر قابل کنترلی بر سر راه مان قرار دارد و مجبور کردن زمان برای به جلو رفتن، هیچ فایده ای نخواهد داشت، پس فقط صبر است که درست جواب می دهد.

4- آنها به طور طبیعی یکدل هستند

ای کاش تمامی مردم این ویژگی را نه تنها در کارشان بلکه در تمامی جنبه های زندگی خود داشتند. یکدلی، توانایی این که شما خود را در موقعیت شخص دیگری قرار دهید و آن موقعیت را درک کنید و یا حداقل تلاش کنید که احساسات وعواطفش را درک کنید، بسیار در نحوه ارتباط شما با دیگران مهم است. تمامی کارآفرینان در قلب شبکه ای از افرادی قرار می گیرند که نیاز دارند، فهمیده بشوند: کارکنان، شریکان کسب و کاری، مربیان، سرمایه گذاران و البته مشتریان. با نشان دادن همدردی، کارآفرینان بهتر می توانند با علایق و سلایق این دست افراد همراه باشند و نه تنها آنها را درک کنند بلکه به تک تک هرکدام نشان دهند که تمامی علایق و احساسات آنها را می فهمند و دنبال می کنند.

تنها در خلال این مراحل ارتباطی است که ما می توانیم به طور ذاتی بفهمیم چگونه و چرا یک کارمند و یا همکار یا مشتری به تصمیمی که ما می گیریم، واکنش نشان می دهند. آنوقت است که ممکن است درست ترین کار را انجام دهیم، و این واکنش به ما کمک می کند که به بهترین شکل ممکن ایده خود را در همکاری با آنها عملی کنیم. این را بدانید که یکدلی یکی از اجزاء اصلی رهبریت است و یکی از فاکتورهای مهم فرایند تصمیم گیری هوشمندانه است. همچنین همدردی تنها کافی نیست و ترکیب آن با یکدلی به شما کمک خواهد کرد تا کسب و کار خود را در راه درست پیش ببرید.

5- آنها ترس را مدیریت می کنند

تحقیقات نشان داده اند که ما تنها با دو واقعیت ترس ذاتی زائیده شده ایم: ترس از افتادن ، ترس از صدای بلند. اما ما در طول زندگی لیست بلند بالایی از انواع ترس ها را برای خود به وجود می آوریم. مثلا ترس از شکست در کارآفرینان. به گفته جیمز کامرون، شکست یک گزینه است ولی ترس نه. یعنی اینکه شکست در کسب و کار وجود دارد، این ما هستیم که نباید بترسیم. ترس برای یک کارآفرین مثل یک زندان است. ترس یک کارآفرین را به سمت تصمیم گیری های بیش از حد امن سوق می دهد و مانع جاه طلبی و الهام گیری می شود. بیشتر کارآفرینان می دانند که با بحران هایی در کار خود روبه رو هستند اما آنهایی که موفق اند می دانند که نباید از این بحران ها بترسند. آنها شکست را به عنوان بخشی از سفر کارآفرینی خود می پذیرند. اما شما باید به کاری که می کنید، ایمان داشته باشید، اینکه تیم خود را چگونه بچینید و یا کیفیت دانش بازاریابی خود را چگونه می سنجید. البته شما نباید به این فکر کنید که دنیا آن چیزی را که شما به بازار عرضه می کنید، حتما می خواهد. شما با اعتقاد به توانایی های خود می توانید ترس خود را کاهش دهید. این مثل این می باشد که یک ارتش کوچک به جنگ یک ارتش بزرگتر و مجهزتر می رود. پس تنها از این بترسید که از دست دادن جایگاه شغلی تان و موقعیتتان به دلیل ترس های بی مورد بسیار ترسناک تر خواهد بود.

 

هایک ویژن   نصب دوربین مداربسته     تی وی تی   قیمت دوربین مداربسته     دوربین اچ دی


9 اصل مهم در تبلیغات

    نظر

اصول زیرمجموعه ای از باورها و روش هایی است که برای افزایش شانس موفقیت در تبلیغات، اثبات شده اند. آگهی دهنده های با تجربه دائم تلاش می کنند تا از ماهیت خود خارج شوند و دنیا را با چشم و قلب مشتریانشان ببینند.

اصل یکم : بازاریابی در مورد احتمالات است نه پیش بینی ها

رفتار انسان نسبی است نه مطلق. انسان ها آزاد هستند و در موقعیت های متفاوت رفتارهای مختلفی دارند که موقعیت ها هم به طور غیرمنتظره ای تغییر می کنند و هیچ گاه نمی توانید از انسان انتظار داشته باشید کاری که می خواهید را انجام دهد. اگر نتایج گذشته را بررسی کنید می توانید بفهمید که در گذشته چه رخ داده و چه چیزی کارایی داشته است ولی تضمینی برای اینکه برای امروز یا فردا هم موثر باشد وجود ندارد. آگهی دهندگان دوراندیش می دانند که بازاریابی همواره یک سرمایه گذاری برای آینده است آن هم به وسیله متغیرهایی که بیشتر آن ها قابل کنترل نیستند. پس می توان گفت بازاریابی یک سرمایه گذاری بدون تضمین بازگشت سرمایه است. می توان این عدم قطعیت را کاهش داد اما حذف کلی ریسک آن غیرممکن است. آگهی دهندگان دوراندیش در هر تصمیمی که می گیرند این ریسک را در نظر دارند.  طراحی سایت پزشکی

article_image_one_653.jpg

اصل دوم : بگذارید مشتری جلوتر از شما حرکت کند

یکی از راه های مقدم کردن مردم، استفاده از تحقیقات بازار است. اگر فکر می کنید ارتباطات بازاریابی راهی برای گفت وگو با مشتریان است، پس تحقیق کنید مردم در کجا دوست دارند چه چیزی را بشنوند یا نشنوند و آیا محصول و ارتباطات شما همان چیزی است که می خواهند بشنوند. اگر باهوش باشید، محصول و ارتباطات شما متاثر از خواسته بازار هدف خواهد بود. طراحی سایت با وردپرس   

اصل سوم : همه چیز را یکی و هم راستا کنید

مشتریان یک دستی را دوست دارند. دوست دارند به قولی که دیروز دادید امروز و فردا هم وفادار باشید. به دنبال برندهایی هستند که به چیزی که ارائه می کنند اعتماد داشته باشند. بنابراین باید همه چیز را یکی کنید. محصول، قیمت، تبلیغ، وعده های بازاریابی، پیامی که از طرف رسانه ها و اشخاص مختلف ارسال می کنید و… را یکی کنید.

اصل چهارم : تئوری الاکلنگ باری کالن در مورد رفتارهای انسانی

امروزه بازاریابی بسیار پیچیده شده است. بازار به هزاران گروه کوچک تقسیم می شود. ممکن است رقبا از کشورهایی دیگر یا صنایعی کاملا بی ربط باشند. رسانه ها همه جا هستند از موبایل گرفته تا دیوارهای شهر. یک ابزار ساده برای پرداختن به همه این پیچیدگی ها وجود دارد به نام تئوری «الاکلنگ باری کالن در مورد رفتارهای انسانی» که از این تئوری برای ساده تر کردن تصمیمات پیچیده بازاریابی استفاده می شود این تئوری بیان می کند رفتار انسانی همچون الاکلنگی از ترس و نیاز است. وقتی نیاز سنگین تر از ترس باشد عمل می کنیم. وقتی ترس سنگین تر باشد، عمل نمی کنیم.

تیپر کورولاری می گوید: وظیفه ما به عنوان آگهی دهنده این است که ترس را کنار بگذاریم و به نیاز بپیوندیم. سپس الاکلنگ کار می کند و مشتری میلیون ها دلار خرید می کند یا به دنبال خرید بیشتر می رود. پس وظیفه شما به عنوان آگهی دهنده، افزایش نیاز مشتری به کمک ابزارهای بازاریابی است که در اختیار دارید: طراحی محصول، آگهی و پیام. همچنین وظیفه شما کاهش ترس آن ها با درخواست انجام عملی کم ریسک است. تعرفه طراحی سایت       

اصل پنجم : برای پولدار شدن، باید ممتاز باشید

اگر تمام پول ها و وقت های دنیا را دارید دیگر نیاز نیست استراتژی داشته باشید؛ اما اگر بودجه محدودی دارید لازم است استراتژی داشته باشید. مراقب باشید، سعی نکنید برای همه ی مردم، همه چیز را ارائه کنید. با گسترش شبکه کاری خود بدون استثنا کردن کسی، در واقع در حال کاهش دادن شانس موفقیت خود هستید.

اصل ششم : یک آگهی، یک ایده

برای یک شخص عادی کمتر از نیم ثانیه طول می کشد تا تصمیم بگیرد به آگهی شما توجه کند یا نکند؛ یعنی اینکه، جذاب ترین موضوع را به گونه ای به کار ببرید تا اولین چیزی باشد که دیده یا شنیده می شود. مطالعات نشان می دهد حتی وقتی تصمیم گرفتید به یک آگهی توجه کنید، هنوز هم آن را سطحی می خوانید تا به نقطه موردعلاقه برسید، ابتدا تیتر یا تصویر اصلی، سپس عکس های جانبی و توضیحات عکس، سپس لوگو با شعار تبلیغاتی؛ آن هم درصورتی که این ها جذابیت داشته باشند؛ آن وقت متن اصلی آگهی را می خوانید. مردم سطحی می خوانند تا در زمان و انرژی صرفه جویی کنند. ارائه فهرست بلندی از نقطه نظرات، برای خوانندگان یا بینندگان کار نادرستی است؛ هر آگهی فقط باید یک ایده اصلی داشته باشد.

اصل هفتم : هم مرتبط و هم خاص باشید

هدف شما به عنوان یک آگهی دهنده یا شرکت این است که چنان تفاوت مهمی ایجاد کنید که موجب شود مشتری شما را به رقبای دیگر ترجیح دهد؛ یعنی چیزی که انتظارش را دارید. آگهی ها باید برای مخاطبین مرتبط و غیرمنتظره باشند. مرتبط بودن موجب مفید بودن و غیرمنتظره بودن موجب موردتوجه قرار گرفتن می شود. تنها تعداد کمی از آگهی ها مرتبط و غیرمنتظره هستند. شما باید هر دو باشید.

اصل هشتم : اول میوه های دم دست را بچینید

سودآورترین بازار هدفی که می توانید داشته باشید، مشتریان کنونی شما هستند. اسم شما را می شناسند، اعتبارتان را باور دارند، از شما تجربه خوبی دارند، به شما وفادار هستند و خرید از شما را کم ریسک می دانند. در بسیاری از کسب وکارها، ایجاد بانک اطلاعات مشتریان به شرکت ها این امکان را می دهد تا با ارزش ترین آن ها را شناسایی کنند. حتی می توانید بانک اطلاعاتی درست کنید که پیش بینی کند کدام یک از مشتریان، کالاهای دیگر شما را هم خریداری خواهند کرد.

اصل نهم : از ادعاهای بی اساس پرهیز کنید

آزمایش های مکرر تبلیغات نشان می دهد، مشتریان در معرض کلمات مهم، ادعاهای غلو شده و عکس های غیرواقعی هستند. امروزه برطرف کردن شک مردم تقریبا غیرممکن شده است. آن ها برای باورکردن پیام شما به دلایل قدرتمند نیاز دارند نه مزخرفاتی که موجب باور نکردن آن ها شود. اولین و بهترین راه برای اجتناب از چرندگویی، غلو نکردن است. کمتر تعهد بدهید بیشتر ارائه کنید. تبلیغات با وعده دادن موجب انتظار می شود. وقتی بیش ازحد وعده می دهید درواقع در حال ناامید کردن مشتریان و آسیب زدن به اعتبار ارتباطات آینده هستید. همیشه ادعاهای تبلیغی خود را بررسی کنید تا فراتر از توانایی شما نباشد. طراحی سایت در تهران

 


9 راهکار برای بررسی سایت رقبا

    نظر
برای اینکه بتوانید در دنیای رقابت کسب و کار مجازی از سایز رقبا پیشی بگیرید و کسب درآمد بالاتری از وب سایت خود داشته باشید علاوه بر بروز بودن اطلاعات سایتتان باید همواره وضیعت رقبای خود را بررسی کنید و سعی کنید که یک گام از آنها جلوتر باشید. در این مقاله با تکنیک های بررسی سایت های رقیب آشنا میشوید با ما همراه باشید.

1. تعداد صفحات سایت
برخی برندها در شبانه روز مرتباً مطلب، پست، خبر و گزارش منتشر می کنند؛ در مقابل شرکت هایی هستند که مقالات بسیار کمتری نشر می دهند. نکته مهم این است که بدانیم «بیشتر» همیشه بهتر نیست بلکه باید در این خصوص از یک استراتژی منسجم و برنامه ریزی شده استفاده کرد. اما با این حال یکی از عواملی که نشان می دهد که یک سایت، از سابقه و اعتبار خوبی برخوردار است و در زمینه? کاری خودش حرفی برای گفتن دارد، تعداد صفحات بالای سایت است. برای این که ببینید تعداد صفحات سایت شما - یا رقبایتان – چندتاست، پس از عبارت site: آدرس سایت را بنویسید و در گوگل جستجو کنید؛ به این صورت: site:http://webaddress.com رقمی که در صفحه جواب ها و پس از عبارت About آورده می شود، تعداد صفحات سایت را نشان می دهد، مانند تصویر زیر:

2. بازه انتشار
من ابزاری که چنین چیزی را اندازه گیری کند سراغ ندارم ولی یک راه این است که به سراغ سایت رقبا بروید و پست هایشان را یکی یکی بشمارید! وحشت نکنید، این کار آسان است زیرا معمولاً در کنار پست ها، تاریخ انتشار آن ها درج می شود. شما با دانستن بازه های انتشار رقبای خود می توانید برای خودتان یک بازه انتشار رقابتی ایجاد کنید. مثلا اگر رقیب شما در ماه فقط 2 مطلب منتشر می کند و آنها را روز دوشنبه انتشار می دهد شما می توانید 4 مطلب در روزهای یکشنبه با نگاهی عمیق تر و کیفیت بالاتر تولید کنید تا هم زودتر از رقیب خوانده شوید و هم پر رنگ تر در نگاه مخاطبین ظاهر شوید.

بیشتر بخوانید:   هایک ویژن          نصب دوربین مداربسته

3. ترافیک سایت
هرکس که با الفبای کار در اینترنت آشنایی داشته باشد می داند که ترافیک سایت یکی از مهم ترین معیارهای سنجش محبوبیت و اعتبار سایت ها به شمار می رود . ابزارهای زیادی برای تعیین ترافیک وب سایت ها وجود دارد که البته در میان همه آن ها مقداری بی دقتی دیده می شود. هر چه رتبه و رنک سایت بالاتر باشد (یعنی رقم اختصاص یافته به آن کمتر باشد) ترافیک سایت بیشتر خواهد بود؛ و برعکس.

الکسا (Alexa) یکی از این سایت هاست که احتمالاً با آن آشنا هستید: محبوب ترین مرجع بین سایت های نشان دهنده ترافیک.

 

حتماً بخوانید :رتبه بندی الکسا (Alexa) چیست و چقدر اهمیت دارد؟


SimilarWeb یکی دیگر از ابزار سنجش رتبه بندی سایت هاست که عملکرد آن مورد قبول بسیاری از کارشناسان می باشد. اگر سایتی که در SimilarWeb به دنبال تجزیه و تحلیل آن هستید به اندازه کافی محبوب باشد، SimilarWeb منبع ترافیک سایت و حتی سایت های ارجاعی (Referring) را نیز به شما نشان می دهد.

4. سئوشناسی رقبا
سئو یا Search engine optimization موضوعی است عمومی و به همین دلیل به راحتی می توانید از اقدامات رقبای خود در این حوزه باخبر شوید. ما برای رسیدن به این هدف دو سرویس را پیشنهاد می کنیم: Moz و SEMrush. Moz اطلاعات کلی مانند آنچه در رتبه بندی دیدیم را عرضه می کند ولی SEMrush تعداد عبارات مورد توجه رتبه بندی را بیان می دارد. این دو ابزار برای این هستند که ببینیم آیا سایت موردنظر از لحاظ سئو در وضعیت خوبی قرار دارد یا خیر.

5. اعتبار دامنه
دامین آتوریتی (Domain Authority) که به اعتبار یا قدرت دامنه ترجمه می شود، یکی از ابزارهای بررسی قدرت وب سایت هاست. Domain Authority عددی است بین صفر تا صد. هر چه این عدد به صد نزدیک تر باشد، سایت از اعتبار بیشتری برخوردار است و بیشتر می تواند چشم موتورهای جستجو را به خود جلب کند، هر چه این رقم به سمت و سوی صفر میل کند، از اعتبار سایت کاسته می شود. به عبارت دیگر Domain Authority یک نمره کلی است که به سایت اختصاص می یابد، این رقم برای جستجوگرهای اینترنتی مهم است. برای این که خیلی راحت و بی دردسر Domain Authority سایت خود و رقبا را بدانید، کافی است به ابزار Open Site Explorer از سایت MOZ مراجعه کنید.

 

    تی وی تی   قیمت دوربین مداربسته   دوربین اچ دی
6. تعاملات اجتماعی
تعاملات اجتماعی (Social Engagement) فاکتور مهم دیگری در حوزه تعیین اهمیت وب سایت ها محسوب می شود. هر چه دادوستدها و تعاملات در شبکه های اجتماعی (و به عبارت دیگر تعداد دنبال کنندگان برند در این اکوسیستم) بیشتر باشد، اهمیت، قدرت و اعتبار آن سایت و برند بیشتر خواهد بود. اگر شما هم می خواهید فعالیت های فعلی تان را انسجام بخشید، در وهله اول باید بدانید در کدام شبکه اجتماعی فعالیت نمایید: آیا فیس بوک مناسب است یا پینترست؟ توییتر ترجیح دارد یا اینستاگرام؟ شما باید با توجه به زمان و مکانی که در آن هستید و کاربران شما نیز در آن حضور دارند این موارد را بسنجید(به عنوان مثال اکنون در ایران بهترین گزینه اینستاگرام است)

حتماً بخوانید :17 نکته برای استفاده از اینستاگرام در تجارت


کارشناسان معمولاً فیس بوک را برای برندهای B2C و لینکدین را برای برندهای B2B پیشنهاد می کنند. توییتر هم می تواند برای همگان مفید و مناسب باشد.

7. دو فاکتور توییتری
فاکتور دیگری که می تواند در اینجا نقش آفرینی کند، عبارت است از Average new Twitter followers per day که می شود (میانگین فالوورهای جدید توییتر در روز) ابزار مختلفی برای سنجش و شمارش دنبال کنندگان جدید شما در توییتر وجود دارد. این ابزار می تواند بفهمد چه کسانی اخیراً به جمع دنبال کنندگان شما اضافه شده اند و چه کسانی شما را unfollow کرده اند. از Average shares per post (میانگین پست های به اشتراک گذاشته) هم نباید غافل شد . برخی از مهم ترین فاکتورهایی که بر میزان share شدن پست ها در شبکه های اجتماعی تأثیر دارند عبارت اند از: عناوین، جذابیت های بصری و ابزار اتوماسیون اجتماعی (social automation).

همه موارد فوق اکنون در صفحات تجاری اینستاگرام نیز قابل بررسی می باشد و شما می توانید همین موارد را در صفحات اینستاگرام خود مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید از روند فعالیت خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام مطلع باشید.

نسخه رایگان BuzzSumo یک ابزار عالی برای یافتن مطالب داغ و موردبحث روز در فضای وب است و به شما کمک می کند که خیلی سریع و فوری، اخباری را که بیشترین بازدید و اشتراک گذاری را داشته پیدا کنید. نسخه پولی این نرم افزار یعنی BuzzSumo Pro امکانات بیشتری در اختیار شما قرار می دهد.

8. ایمیل مارکتینگ
تقریباً تمام بازاریاب های حرفه ای که من با آن ها برخورد داشته ام، بر روی قدرت ایمیل مارکتینگ و تأثیرگذاری مثبت آن انگشت گذاشته اند. برخلاف منابع ترافیک ساز (مانند گوگل، فیس بوک، توییتر و لینکدین)، ایمیل یک شرکت طرف ثالث نیست بلکه بخشی از دارایی و اطلاعاتِ خودِ شماست. به عبارت دیگر شما با اتکا به دانش خودتان و بدون یاری از شرکت های فوق می توانید ترافیک سایت تان را بالا ببرید. با ایمیل، واسطه ها نیز حذف می شوند و شما مستقیماً با کاربر سخن می گویید. مهم این است که بتوانید بازدیدکنندگان سایت تان را متقاعد کنید که ایمیلشان را در اختیارتان بگذارند تا خبرنامه های روزانه، هفتگی، ماهانه یا دوره ای شما را دریافت نمایند.

در اینجا اشاره به یک نکته ظریف خالی از لطف نیست: یکی از سرنخ های مهم در بحث ایمیل مارکتینگ، تعداد اعضای لیست گیرندگان ایمیل (Email list size) است. این که چند نفر ایمیل های خبرنامه شرکت رقیب را دریافت می کنند، می تواند حقایق بسیاری را برای شما آشکار سازد. البته این رقم ممکن است همیشه در معرض دید دیگران قرار نگیرد ولی کافی است به فرم Signup سایت دقیق شوید؛ شاید آنجا چیزی دستگیرتان شود.

حتماً بخوانید :15 نکته مهم درباره خبرنامه و ایمیل مارکتینگ


9. هدف گیری مجدد
هدف گیری مجدد یا همان Retargeting نوعی راهکار برای بهبود برندینگ و ترافیک است؛ تقریباً چیزی شبیه پاپ آپ. در یک کمپین Retargeting از یک پیکسل ردگیری و یک کوکی استفاده می شود و شامل مراحل زیر است:

1. بازدیدکننده ای به سراغ سایت شما می آید و در آنجا گشت وگذار نموده، انواع محصولات و سرویس ها را مشاهده و احتمالاً بررسی می کند.
2. این خانم یا آقای بدسلیقه (!) بدون این که از سایت شما خریدی بکند، کامنتی بگذارد و اثری از خودش بر جای گذارد، به سراغ سایت های دیگر که دست بر قضا رقبای شما هستند ، می رود .
3. شما یک سری آگهی به آن بازدیدکننده گریزپا نشان می دهید. این آگهی ها بر اساس محصولات، سرویس ها و صفحاتی که وی قبلاً در سایت شما دیده طراحی و تنظیم شده است.
4. اکنون این کاربر به تبلیغات شما جواب می دهد و به سراغ سایت تان آمده تا عمل موردنظر شما را که مثلاً خرید کالا است انجام دهد.


4 علت طولانی شدن کارآفرینی

    نظر

معمولا تصویر واضحی از نحوه ی انجام کارها در ذهن خود دارید، وقتی تصمیم می گیرید یک کارآفرین باشید. ممکن است تصور کنید پشت میز خود نشسته اید، گهگاه تصمیماتی می گیرید، و با اطمینان خاطر از اینکه تیمتان ثبات کسب و کار را حفظ می کند به تعطیلات می روید. گاهی هم ممکن است تصور کنید که به سختی در حال کار کردن هستید و تا زمان تکمیل محصول یا پروژه ِ ی خود به ندرت وقت استراحت پیدا می کنید.

یکی از محاسبات غلطی که در رابطه با کارآفرینی خیلی رایج است این است که معمولا زمان موردنیاز برای اجرای واقعی یک کسب و کار، دست کم گرفته شده و کم تخمین زده می شود. اصلا مهم نیست که شما نقش ها و مسئولیت های خود را تا چه حد دقیق در نظر می گیرید. شما هم مثل هر کارآفرین دیگری همیشه این محاسبه ی غلط را خواهید داشت. ولی به نظرتان واقعا چرا این اتفاق می افتد؟

1- قانون هافستادر

قانون هافستادر می گوید: "حتی با در نظر گرفتن قانون هافستادر، کارآفرینی همیشه بیشتر از آنچه که انتظار دارید زمان می برد". این ضرب المثل احمقانه است، اما کمی حقیقت عینی در این قانون نهفته است. انسان ها (کارآفرینان، سایر افراد حرفه ای، یا کارگران) به طور کلی در تخمین زمان مهارت ندارند. قانون هافستادر ابتدا در رابطه با کامپیوترهایی که با آنها شطرنج بازی می کردند مطرح شد تا محاسبه کند که برای توسعه ی برنامه ای که بتواند در بازی شطرنج قوی تر از انسان باشد چقدر زمان نیاز است. ولی زمان هایی که تخمین زده می شدند همیشه نادرست بودند. کارآفرینی هم همیشه پیچیده تر از آن چیزی است که فکرش را می کنید.

article_image_one_563.jpg

2- تعصب در خوش بینی

تعصب در خوش بینی، یک اصل روان شناختی و یک تعصب شناختی ذاتی است که تقریبا تا حدی در همه ی افراد وجود دارد و اساس زمانی رخ می دهد که افراد خاصی فکر می کنند نسبت به افراد مشابه در موقعیت های مشابه، نتایج مثبتی به دست خواهند آورد. مثلا خیلی از افراد بر این باورند که خیلی کم احتمال دارد دچار سرطان شوند. این امر مخصوص کارآفرینان نیست، بلکه به این خاطر این مثال را زدیم که دست کم گرفتن مقدار زمان موردنیاز برای انجام یک کار را نشان دهیم. کارآفرینان خاص به طور کلی بر این باورند که نسبت به سایر کارآفرینان در موقعیت های مشابه، کمتر تحت فشار کارها قرار دارند.

" کارآفرینی" به خودی خود یک نقش نیست. اگر از این برچسب برای خود استفاده می کنید مطمئن باشید که نسبت به دیگران می توانید ایده های بیشتری خلق کنید یا تصمیمات بیشتری بگیرید، ولی در واقع کارآفرینی ترکیب نقش های مختلف زیاد در یک نقش است. شما نمی توانید به یک باره در همه چیز تخصص داشته باشید، پسعدم تخصص شما در حوزه های خاص باعث می شود نتوانید زمان موردنیاز برای تکمیل کار آن حوزه ها را به درستی تخمین بزنید.

3- کشش اجتناب ناپذیر به چندوظیفه ای

در حال حاضر همه ی ما باید بدانیم که چندوظیفه ای، یک استراتژی بی فایده است و ضررش بیشتر از منفعتش است. با این حال برخی کارآفرینان خاص باز هم از این استراتژی چندوظیفه ای استفاده می کنند و همیشه یک انتخاب ندارند.کارآفرینان، تصمیم گیرندگانی هستند که با هر بخشی از کسب و کار خود در ارتباطند و در نتیجه کاملا طبیعی است که هر کارگر، فروشنده، سرمایه گذار یا هر کس دیگر برای کسب اطلاعات به کارآفرین مراجعه کند. این بدین معنی است که کارآفرینان به هر سو کشیده شده و به طور کلی غیرقابل پیش بینی هستند.

4- وسوسه در کارهای اداری

کارآفرینان تمایل دارند وجود کارهای اداری از قبیل ورود داده ها، پیگیری مکالمات و امضای اسناد را به فراموشی بسپارند. برخی از این کارها را دستیاران یا سایر افراد سازمان هم می توانند انجام دهند، ولی همه ی کارآفرینان به این منابع یعنی دستیار و غیره دسترسی ندارند. در نتیجه، بسیاری از کارآفرینان فقط زمان موردنیاز برای انجام یک کار اصلی را تخمین می زنند و زمانی که برای مسئولیت های مدیریتی جانبی لازم است را نادیده می گیرند که در نهایت باعث می شود زمان کلی را ناقص برآورد نمایند. شما هرگز خودتان را معطل تخمین زمان نخواهید کرد، چون به عنوان یک کارآفرین هرگز شغل خود را خسته کننده، راکد، یا قابل پیش بینی نمی دانید، و همین ها خودش جای شکر دارد. پس به خاطر عدم توانایی خود در تخمین صحیح زمان کارتان، شکرگزار باشید.

دوربین مداربسته       دوربین مداربسته هایک ویژن       دوربین مداربسته منزل      تجهیزات دوربین مداربسته      نمایندگی دوربین مداربسته

تبلیغات بومی یا بازاریابی بنری؟

    نظر

طراحی بخشی جدا ناپذیر و بنیادی از بازاریابی است. افراد به شکل ها، رنگ ها و جمله هایی خاص واکنش نشان می دهند، بسیار ضروری است که مطمئن شوید ارتباطات بازاریابی شما به خوبی طراحی شده باشد.

به دلیل وجود تغییرات دائمی در بازاریابی و ظهور کانالهای تبلیغاتی جدید مثل رسانه های اجتماعی، لازم است که طراحی نیز تغییر کرده و تکامل پیدا کند. در زیر تلاش کرده ایم که نگاه دقیقتری به طراحی در بازاریابی داشته باشیم و ببینیم که چگونه تبلیغات بومی (Native Advertising) در حال پیشرفت هستند.


آیا تبلیغات بنری هنوز هم کارایی دارد؟

بنرها در گذشته یکی از کارآمدترین و محبوب ترین روش های بازاریابی بودند. به طور سنتی، تبلیغات بنری به بنرها و آگهی های فیزیکی گفته می شود که در مراسم های مختلف در محل های کسب و کار به نمایش گذاشته می شوند، اما با ظهور بازاریابی اینترنتی، بنرها و آگهی های تبلیغاتی دیجیتالی به شدت محبوب شده اند.

اما وقوع سریع چنین تحولاتی در بازاریابی و به خصوص در تبلیغات دیجیتالی این سوال را مطرح می کند که آیا تبلیغات بنرهای دیجیتالی کارایی دارند یا خیر؟

از دید طراحان، بنرها به شدت محدود کننده هستند. بنرها اندازه های محدودی دارند و ناشران این بنرها مجبور هستند وب سایت های خود را دستکاری کرده تا با اندازه آگهی ها متناسب شود. و در نتیجه این محدودیت ها در طراحی بنرها باعث شده است که بسیاری از وب سایت ها از از انتشار تبلیغات بنری خودداری کنند.

 

 

آیا تبلیغات بومی گزینه بهتری برای بازاریابی است؟

در سال های اخیر ظهور و پیشرفت تبلیغات بومی باعث کمرنگ تر شدن تبلیغات بنری شده است. نمونه هایی از تبلیغات بنری مانند اینفوگرافیک و مقالات دارای اسپانسر (یعنی محتوایی که توسط یک برند یا ناشر خاص برای انتشار در بلاگ های پرمخاطب تر تهیه می شود) ثابت کرده اند که ارزش بیشتری برای مخاطبان دارند و نسبت به تبلیغات بنری که تنها برای برقراری ارتباط با پیام های بازرگانی طراحی شده اند، توجه بیشتری را به خود جلب می کنند.

سازندگان و منتشرکنندگان تبلیغ و برند بی شک علاقه زیادی به تبلیغات بومی دارند زیرا آن را به عنوان روش نوینی برای جذب مخاطب می دانند که محتوای آن ارزش بیشتری برای خوانندگان در مقایسه با تبلیغات سنتی دارد. طبق آمار به دست آمده ، 70 درصد مردم مایلند از طریق محتوا در مورد یک کالا آگاه شوند نه تبلیغات سنتی. تبلیغات بومی بیشتر بر اهمیت محتوای کیفیت تاکید دارد تا بدین وسیله با ایجاد اعتماد در مورد کالای عرضه شده به مخاطبان آگاهی می دهد.

به دلیل ماهیت رقابتی بازاریابی آنلاین و آفلاین، کسب و کارها دائما در تلاش هستند که فضایی را در گوشه-ای از ذهن مصرف کننده به خود اختصاص دهند و مطمئنا طراحی های فوق العاده و بسیار زیبای تبلیغاتی در ذهن مشتریان حک شده و در خاطر آنها باقی می ماند.

تبلیغات بومی از نظر اندازه به مراتب محدودیت های کمتری ایجاد می کند و به بازاریاب ها و طراحان اجازه می-دهد که آزادانه و با خلاقیت بیشتری عمل کنند. در واقع درست است که با یک بنر به ابعاد 250 در 250 پیکسل می¬توان کارهای زیادی انجام داد، اما با اینفوگرافیک های بی پایان می توان صدها روش مختلف را برای تبلیغات در پیش گرفت.

به طور کلی تبلیغات بومی در ایجاد آگاهی نسبت به یک برند خاص و هدایت افراد موفق تر از تبلیغات بنری است. در نتیجه بازاریاب ها توجه بیشتری به تبلیغات بومی نشان داده و به مزیت های فراوان آن ایمان آورده اند.اگر شما تازه به تبلیغات بومی روی آورده اید و اطلاعات چندانی در مورد آن ندارید موارد ذکر شده در بالا به شما کمک می کند تا تبلیغات بومی خود را طراحی کنید.

بازایاب ها چگونه می توانند خود را برای تغییرات در تبلیغات بومی آماده کنند؟

یک مهارت بسیار مهم و کلیدی که تمام بازاریاب ها در قرن 21 به آن نیاز دارند، قابلیت وفق دادن خود با تغییرات است. به وضوح می توان گفت چیزی که امروز کارایی دارد ممکن است فردا به درد نخورد.
شما باید به عنوان کسی که به این تغییرات عادت کرده و خود را با شرایط وفق داده، تبلیغات بومی را یاد گرفته باشید و طرح های مختلف و شیوه های مختلف را آزمایش کنید و بفهمید که چه چیزی کارایی بیشتری برای برند شما دارد. تبلیغات بومی چیزهای زیادی برای یادگیری در دسترس شما قرار می دهد که شما باید از آن بهره کافی را ببرید.
بزرگ ترین مشکلی که شما با آن روبرو هستید ایجاد یک محتوای جذاب است. هر کسی می تواند یک اینفوگرافیک یا یک گردآوری بسیار عالی را انجام دهد، اما برای ایجاد یک محتوای خوب که بسیار جذاب و برجسته بوده و توسط هزاران نفر به اشتراک گذاشته می شود به فردی خاص و حرفه ای نیاز است. بدون وجود یک محتوای مناسب و خواننده محور می توان تضمین کرد که تبلیغات بومی شما فروش چندانی نخواهد داشت. شما باید هم از نظر طراحی بصری و هم از نظر محتوای کلامی خلاق باشید.
مطمئناً تبلیغات بومی در حال رشد است و ارزش امتحان کردن را دارد، و شما به این ترتیب درمی یابید که تا چه حد میتوانید از قدرت تبلیغات بومی برای افزایش موفقیت در کسب و کار خود بهره ببرید.

.

  • 9 اصل مهم در تبلیغات


  • اصول زیرمجموعه ای از باورها و روش هایی است که برای افزایش شانس موفقیت در تبلیغات، اثبات شده اند. آگهی دهنده های با تجربه دائم تلاش می کنند تا از ماهیت خود خارج شوند و دنیا را با چشم و قلب مشتریانشان ببینند.

    اصل یکم : بازاریابی در مورد احتمالات است نه پیش بینی ها

    رفتار انسان نسبی است نه مطلق. انسان ها آزاد هستند و در موقعیت های متفاوت رفتارهای مختلفی دارند که موقعیت ها هم به طور غیرمنتظره ای تغییر می کنند و هیچ گاه نمی توانید از انسان انتظار داشته باشید کاری که می خواهید را انجام دهد. اگر نتایج گذشته را بررسی کنید می توانید بفهمید که در گذشته چه رخ داده و چه چیزی کارایی داشته است ولی تضمینی برای اینکه برای امروز یا فردا هم موثر باشد وجود ندارد. آگهی دهندگان دوراندیش می دانند که بازاریابی همواره یک سرمایه گذاری برای آینده است آن هم به وسیله متغیرهایی که بیشتر آن ها قابل کنترل نیستند. پس می توان گفت بازاریابی یک سرمایه گذاری بدون تضمین بازگشت سرمایه است. می توان این عدم قطعیت را کاهش داد اما حذف کلی ریسک آن غیرممکن است. آگهی دهندگان دوراندیش در هر تصمیمی که می گیرند این ریسک را در نظر دارند.  طراحی سایت پزشکی

    article_image_one_653.jpg

    اصل دوم : بگذارید مشتری جلوتر از شما حرکت کند

    یکی از راه های مقدم کردن مردم، استفاده از تحقیقات بازار است. اگر فکر می کنید ارتباطات بازاریابی راهی برای گفت وگو با مشتریان است، پس تحقیق کنید مردم در کجا دوست دارند چه چیزی را بشنوند یا نشنوند و آیا محصول و ارتباطات شما همان چیزی است که می خواهند بشنوند. اگر باهوش باشید، محصول و ارتباطات شما متاثر از خواسته بازار هدف خواهد بود. طراحی سایت با وردپرس   

    اصل سوم : همه چیز را یکی و هم راستا کنید

    مشتریان یک دستی را دوست دارند. دوست دارند به قولی که دیروز دادید امروز و فردا هم وفادار باشید. به دنبال برندهایی هستند که به چیزی که ارائه می کنند اعتماد داشته باشند. بنابراین باید همه چیز را یکی کنید. محصول، قیمت، تبلیغ، وعده های بازاریابی، پیامی که از طرف رسانه ها و اشخاص مختلف ارسال می کنید و… را یکی کنید.

    اصل چهارم : تئوری الاکلنگ باری کالن در مورد رفتارهای انسانی

    امروزه بازاریابی بسیار پیچیده شده است. بازار به هزاران گروه کوچک تقسیم می شود. ممکن است رقبا از کشورهایی دیگر یا صنایعی کاملا بی ربط باشند. رسانه ها همه جا هستند از موبایل گرفته تا دیوارهای شهر. یک ابزار ساده برای پرداختن به همه این پیچیدگی ها وجود دارد به نام تئوری «الاکلنگ باری کالن در مورد رفتارهای انسانی» که از این تئوری برای ساده تر کردن تصمیمات پیچیده بازاریابی استفاده می شود این تئوری بیان می کند رفتار انسانی همچون الاکلنگی از ترس و نیاز است. وقتی نیاز سنگین تر از ترس باشد عمل می کنیم. وقتی ترس سنگین تر باشد، عمل نمی کنیم.

    تیپر کورولاری می گوید: وظیفه ما به عنوان آگهی دهنده این است که ترس را کنار بگذاریم و به نیاز بپیوندیم. سپس الاکلنگ کار می کند و مشتری میلیون ها دلار خرید می کند یا به دنبال خرید بیشتر می رود. پس وظیفه شما به عنوان آگهی دهنده، افزایش نیاز مشتری به کمک ابزارهای بازاریابی است که در اختیار دارید: طراحی محصول، آگهی و پیام. همچنین وظیفه شما کاهش ترس آن ها با درخواست انجام عملی کم ریسک است. تعرفه طراحی سایت       

    اصل پنجم : برای پولدار شدن، باید ممتاز باشید

    اگر تمام پول ها و وقت های دنیا را دارید دیگر نیاز نیست استراتژی داشته باشید؛ اما اگر بودجه محدودی دارید لازم است استراتژی داشته باشید. مراقب باشید، سعی نکنید برای همه ی مردم، همه چیز را ارائه کنید. با گسترش شبکه کاری خود بدون استثنا کردن کسی، در واقع در حال کاهش دادن شانس موفقیت خود هستید.

    اصل ششم : یک آگهی، یک ایده

    برای یک شخص عادی کمتر از نیم ثانیه طول می کشد تا تصمیم بگیرد به آگهی شما توجه کند یا نکند؛ یعنی اینکه، جذاب ترین موضوع را به گونه ای به کار ببرید تا اولین چیزی باشد که دیده یا شنیده می شود. مطالعات نشان می دهد حتی وقتی تصمیم گرفتید به یک آگهی توجه کنید، هنوز هم آن را سطحی می خوانید تا به نقطه موردعلاقه برسید، ابتدا تیتر یا تصویر اصلی، سپس عکس های جانبی و توضیحات عکس، سپس لوگو با شعار تبلیغاتی؛ آن هم درصورتی که این ها جذابیت داشته باشند؛ آن وقت متن اصلی آگهی را می خوانید. مردم سطحی می خوانند تا در زمان و انرژی صرفه جویی کنند. ارائه فهرست بلندی از نقطه نظرات، برای خوانندگان یا بینندگان کار نادرستی است؛ هر آگهی فقط باید یک ایده اصلی داشته باشد.

    اصل هفتم : هم مرتبط و هم خاص باشید

    هدف شما به عنوان یک آگهی دهنده یا شرکت این است که چنان تفاوت مهمی ایجاد کنید که موجب شود مشتری شما را به رقبای دیگر ترجیح دهد؛ یعنی چیزی که انتظارش را دارید. آگهی ها باید برای مخاطبین مرتبط و غیرمنتظره باشند. مرتبط بودن موجب مفید بودن و غیرمنتظره بودن موجب موردتوجه قرار گرفتن می شود. تنها تعداد کمی از آگهی ها مرتبط و غیرمنتظره هستند. شما باید هر دو باشید.

    اصل هشتم : اول میوه های دم دست را بچینید

    سودآورترین بازار هدفی که می توانید داشته باشید، مشتریان کنونی شما هستند. اسم شما را می شناسند، اعتبارتان را باور دارند، از شما تجربه خوبی دارند، به شما وفادار هستند و خرید از شما را کم ریسک می دانند. در بسیاری از کسب وکارها، ایجاد بانک اطلاعات مشتریان به شرکت ها این امکان را می دهد تا با ارزش ترین آن ها را شناسایی کنند. حتی می توانید بانک اطلاعاتی درست کنید که پیش بینی کند کدام یک از مشتریان، کالاهای دیگر شما را هم خریداری خواهند کرد.

    اصل نهم : از ادعاهای بی اساس پرهیز کنید

    آزمایش های مکرر تبلیغات نشان می دهد، مشتریان در معرض کلمات مهم، ادعاهای غلو شده و عکس های غیرواقعی هستند. امروزه برطرف کردن شک مردم تقریبا غیرممکن شده است. آن ها برای باورکردن پیام شما به دلایل قدرتمند نیاز دارند نه مزخرفاتی که موجب باور نکردن آن ها شود. اولین و بهترین راه برای اجتناب از چرندگویی، غلو نکردن است. کمتر تعهد بدهید بیشتر ارائه کنید. تبلیغات با وعده دادن موجب انتظار می شود. وقتی بیش ازحد وعده می دهید درواقع در حال ناامید کردن مشتریان و آسیب زدن به اعتبار ارتباطات آینده هستید. همیشه ادعاهای تبلیغی خود را بررسی کنید تا فراتر از توانایی شما نباشد. طراحی سایت در تهران